سال 1909 در مکزیک مردی از میان دهقانان به پا خواست و آنها را علیه زمین خواران رهبری کرد زمانی که به رئیس جمهور وقت شکایت بردند او کمکی نکرد و از این رو "زاپاتا"به کمک یک شورشی تبعیدی به نام "مادرا" علیه حکومت مرکزی قیام کرد و در نهایت پس از کش و قوسهای فراوان خودش به ریاست
جمهوری رسید اما با وقتی دریافت برادرش در حال زمین خواری است قدرت را ترک گفت و زندگی سابق را برگزید و در نهایت با یک توطئه کشته شد!
روی سخن من با کسانی است که ادای "زاپاتا" را در می آورند ولی نقش برادرش را بازی می کنند!
امروز به یک اندیشۀ میهن پرستانه نیاز داریم تا الویتهای مبارزات را فقط و فقط "ایران"بداند بی آنکه برای هم بستری با قدرت مردم را طلاق دهد!
امروز بیش از هر زمان دیگر به روحِ "امیلیانو زاپاتا" در اندیشه هایمان نیاز داریم!
جمهوری رسید اما با وقتی دریافت برادرش در حال زمین خواری است قدرت را ترک گفت و زندگی سابق را برگزید و در نهایت با یک توطئه کشته شد!
روی سخن من با کسانی است که ادای "زاپاتا" را در می آورند ولی نقش برادرش را بازی می کنند!
امروز به یک اندیشۀ میهن پرستانه نیاز داریم تا الویتهای مبارزات را فقط و فقط "ایران"بداند بی آنکه برای هم بستری با قدرت مردم را طلاق دهد!
امروز بیش از هر زمان دیگر به روحِ "امیلیانو زاپاتا" در اندیشه هایمان نیاز داریم!